در وادي كويري پي چيزي ميگشتم. آن دور دستها آوايي بود كه مرا ميخواند. دكتر محسن رناني با او آشنايم كرد. گفت آدم كاربلد و واردي است. در مالية عمومي يه سر و گردن از همه بلندتر است. هم از عمل و هم از نظريه توشهها بسيار دارد و اين كه عالم با عمل است. از اينها گذشته آدم وارسته و متواضع و جا افتادهاي نيز هست. اگر وقت كند كار خوبي از آب در ميآيد. و گفت كجا ميتوانم پيدايش كنم. با واسطة دكتر قاسمي- كه او نيز در مكتبخانه ايشان بسي توشه اندوخته است- يك راست رفتم سراغش با دلي از بيم و اميد. بيم از اينكه نكند وقت نكند و اميد به اينكه از اصفهان و شيراز اين دو بزرگوار را سپرده داشتيم. شرفياب شدم و زبان به سخن گشودم كه باري من دانشجوي دكتريام و ميخواهم تحقيقي در مورد بودجهريزي عمومي انجام دهم. راهنمايي ام كرد كه چه منابعي را بايد مطالعه كنم، پرسشهاي راه گشا و جالب در اين حوزه كدامند و اين كه از چه منظر و رويكردي به مسأله مورد پژوهش نگاه كنم و ظرفيتهاي بلند مدت اين رويكردها چيست.
...
.: Weblog Themes By Pichak :.